رفتم نشستم کنارش گفتم : برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟
گفت : بفروشم که چی ؟ تا دیروز می فروختم که با پولش آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ، با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟ گفتم : بخرم که چی ؟ تا دیروز می خریدم برای عشقم امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد ، یه گـل بهم داد گفت :بگیر باید از نو شروع کرد تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم .
تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان ✿♥
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
♥●خدای عشق●♥
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥✿
و آدرس
niloo.jojo.LXB.ir لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.